Mood Disorder
مقدمه
تعریف اختلال خلقی
علل ایجاد اختلالات خلقی
انواع اختلالات خلقی
تشخیص ابتلا به اختلالات خلقی
روش های درمان اختلالات خلقی
مقدمه
اختلالات خلقی شامل گروه وسیعی از اختلالات روانی به حساب می آید که در جوامع مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. اختلالات خلقی اغلب به شکل خلق پایین (در دوره های افسردگی) یا به شکل خلق بالا در دوره های شیدایی (یا مانیا) دیده می شوند.
خلق مرضی یا پاتولوژیک و آشفتگی های همراه آن، نمای بالینی غالب این بیماری را تشکیل می دهد. گشاده رویی، خلق افسرده، کاهش یا افزایش خواب، پرش افکار و عدم تمرکز و … از علائم اختلالات خلقی به حساب می آیند. این بیماری به حالت مربوط به غم، هیجان و شادی فرد مربوط می شود. شدت و مدت زمان این بیماری بسته به انواع آن متفاوت است. اختلالات خلقی می تواند باعث تضعیف عملکرد فرد در زندگی و اجتماع شود.
تعریف اختلال خلقی
به زبان ساده بالا رفتن یا پایین آمدن خلق مشخص کننده اختلالات خلقی هستند. هر شخص در زندگی خود بر اثر اتفاقات مختلف می تواند خلق بالا، پایین یا طبیعی را تجربه کند. در صورتی که فرد نتواند در شرایط مختلف خلق خود را مدیریت و کنترل کند، اختلالات خلقی به وجود می آید. نوسانات شدید و حالات غیر طبیعی و غیر عادی تجربه ای است که هر فردی که اختلال خلقی دارد، با آنها روبه رو می شود. با آنکه به این بیماری اختلال خلقی می گویند، اما فقط خلق را تحت تاثیر قرار نمی دهد بلکه بر سایر جنبه های فردی نیز تاثیر گذار خواهد بود. توانایی شناختی، قدرت تمرکز و توجه این افراد ضعیف خواهد شد. در ادامه به ابعاد مختلف این بیماری روانپزشکی خواهیم پرداخت. این بیماری جنبه های مختلفی دارد که نیازمند بررسی بیشتر هستند. انواع افسردگی و اختلال دو قطبی دو دسته کلی از انواع اختلال خلقی محسوب می شوند. تشخیص این اختلالات روانی بر عهده روانپزشک می باشد و هر فردی نمی تواند بروز آن را تشخیص دهد.
برای دریافت مشاوره در تشخیص افسردگی اساسی و درمان توسط دکتر فرامرز ذاکری متخصص اعصاب و روان و روانپزشک می توانید با شماره های ۲۲۲۶۰۰۶۷ و ۲۲۷۲۵۵۰۶ تماس بگیرید .
با دنبال کردن آدرس اینستاگرام دکتر فرامرز ذاکری از آخرین مقالات و مطالب سایت ایشان باخبر شوید .
علل بروز اختلالات خلقی
عوامل مختلفی در بروز اختلالات خلقی تاثیر دارند که در هر فرد متفاوت می باشد. بسته به شرایطی که هر فرد دارد یک از عوامل زیر یا همه موارد می تواند زمینه ساز بروز اختلالات خلقی در وی شود.
عوامل زیستی و ساختار مغز: مقدار ترشح مواد شیمیایی در مغز می تواند زمینه ساز بروز بیماری های روانی و خلقی شود. سرتونین و نوراپی دو ناقل یا انتقال دهنده عصبی هستند که کم یا زیاد شدن آنها در مغز می تواند زمینه بروز اختلال خلقی را افزایش دهد.
عوامل ژنیتیکی: افسردگی و دیگر اختلالات روانی در اقوام نزدیک مانند پدر، مادر، خواهر و برادر می تواند بروز اختلال خلقی در فرد را به شدت افزایش دهد. رفتار شخصی هر یک از اعضای خانواده می تواند زمینه ساز اختلالات خلقی در اعضای دیگر شود.
عوامل روانی و اجتماعی: محیط کار، اجتماع و یا هر محیطی که فرد ساعات زیادی از زندگی خود را در آنجا می گذراند بر بروز اختلالات خلقی تاثیر گذار می باشد. فشار روحی، استرس بالا، اعتماد به نفس پایین، رفتار افراد و … ریسک ابتلا به اختلالات خلقی در فرد را افزایش می دهد.
اتفاقات غیر منتظره: روحیه ضعیف برخی از افراد در مواجه شدن با اتفاقات غیر منتظره می تواند خلق آنها را تحت تاثیر قرار بدهد. این قبیل اتفاقات لزوما اتفاقات ناراحت کننده نیستند. زایمان، ازدواج، بارداری ناخواسته، از دست دادن فرد مهم در زندگی، شکست در کار و زندگی و از این قبیل اتفاقات می تواند بروز ابتلا به اختلالات خلقی را در فرد افزایش دهد. فرد اگر نتواند در مواجه با اتفاقات ناخواسته و غیر منتظره، شرایط روحی و جسمی و خلقی خود را کنترل کند ریسک ابتلا به اختلالات خلقی و روانی در وی افزایش می یابد.
انواع اختلالات خلقی
همانطور که در بالا ذکر شد، اختلالات خلقی به دو دسته کلی انواع افسردگی و اختلال دو قطبی تقسیم می شوند.
افسردگی اساسی Major depression disorder
شایع ترین اختلال خلقی و روانی افسردگی ماژور یا اساسی می باشد. خلق افسرده و کاهش میل و رغبت به زندگی مهمترین نشانه های این اختلال هستند. افسردگی اساسی بیشترین درصد را در بین بیماری های روانپزشکی به خود اختصاص داده است. موارد زیر نشانه های ابتلا به این اختلال هستند:
خلق افسرده
احساس مفید نبودن
احساس خستگی زیاد و نداشتن انرژی کافی
بی خوابی یا کم خوابی
پر خوری یا بی اشتها بودن
افزایش یا کاهش ناگهانی وزن بدن
نداشتن لذت در زندگی و کم شدن میل و رغبت
احساس پشیمانی و گناه
کاهش توانایی تفکر
کاهش تمرکز
عدم تصمیم گیری صحیح در مواقع مهم
سراسیمگی و هراسان بودن
تفکر مکرر به مرگ و اتفاقات منفی
افسردگی پس از زایمان Postpartum Depression
یکی از انواع افسردگی، افسردگی پس از زایمان می باشد. بر اساس تحقیقات به دست آمده از بین 100 مادر، حدود 10 تا 15 نفر آنها دچار افسردگی پس از زایمان شده اند. همانطور که از نام آن بر می آید، این بیماری همان افسردگی است و علائم آن را به همراه دارد. معمولا مادران مبتلا به این اختلال خلقی در انجام کار های خود و نوزاد تازه به دنیا آمده دچار مشکل می شوند. که در صورت تشدید بیماری می تواند عواقب ناخوشایندی را به همراه داشته باشد. بروز افسردگی پس از زایمان دلایل مختلفی دارد و نمی توان مادر را در رخ داد آن مقصر دانست. زمینه این نوع افسردگی معمولا از دوران اوایل بارداری شروع می شود و اگر علائم آن درمان نشود به افسردگی پس از زایمان منجر خواهد شد. افسردگی پس از زایمان معمولا در یک ماهگی الی دو ماهگی نوزاد آغاز می شود. موارد زیر از علائم افسردگی پس از زایمان می باشند:
- زود رنج بودن
- خستگی شدید و کاهش انرژی
- کاهش لذت در زندگی
- احساس پیری
- کاهش میل جنسی
- بی توجهی به نوزاد
- گوشه گیری و دوری از اجتماع و خانواده
- افزایش یا کاهش وزن
- افزایش ترس از محیط و اطرافیان
ابتلا به این نوع اختلال خلقی در اغلب مادران به دلیل تغییر ترشح هورمون ها و دلایل زیستی (افت ناگهانی غلظت استروژن، دفع ادراری کورتیزول، ناقل های عصبی و …) می باشد. در کنار این مسئله برخی دیگر از دلایل نیز می تواند زمینه ابتلا به افسردگی پس از زایمان را تشدید کند. این دلایل به شرح زیر می باشد.
- بارداری در سنین پایین
- سابقه افسردگی در فرد و در خانواده
- نداشتن اعتماد به نفس
- بارداری ناخواسته
- شرایط بد خانواده
- عدم حمایت از سوی خانواده به خصوص همسر
- استرس و اضطراب زیاد
- وضعیت مالی و اقتصادی
افسردگی فصلیSeasonal affective disorder
برخی از افراد در بعضی از فصول سال احساس افسردگی دارند. این حس حتی در افراد کاملا سالم نیز به چشم می خورد. برای این قبیل افراد، زمستان دلتنگ کننده می باشد. جای تعجب نیست، اواخر پاییز تا اواخر زمستان هوا به سرعت تاریک می شود، محیط پیرامون، سرد و بی روح است به همین دلیل حس دلتنگی و افسردگی به سراغ هر فردی می آید. این احساس در برخی از افراد بسیار شدید تر است. اما علت این حس چه می تواند باشد؟
بر اساس تحقیقات انجام گرفته در سازمان بهداشت جهانی توسط دکتر نورمن رزنتال، در ساعات تاریک غده کاجی مغز یا اپی فیز که در قسمت پایین مغز قرار دارد، هورمون های ملاتونین را ترشح می کند. ترشح این هورمون ها باعث خواب آلودگی، سستی و بی حالی می شود. این در حالی است که نور مانعی برای ترشح این هورمون است.
این موضوع در افرادی که زمینه ابتلا به بیماری های افسردگی را دارند به وفور دیده می شود. در افراد کاملا سالم به دلیل تعادل شیمیایی مغز، ترشح هورمون ملاتونین هیچ اختلالی در عملکرد فرد ایجاد نمی کند.
همچنین یکی دیگر از دلایل افسردگی فصلی که دلیل بروز انواع دیگر افسردگی نیز می باشد، تنظیم نبودن انتقال دهنده عصبی سرتونین می باشد. کمبود ویتامین D می تواند باعث اختلال در این ناقل عصبی شود.
درمان افسردگی فصلی با توجه به شدت آن نسبت به دیگر انواع اختلالات خلقی آسان تر می باشد. فرد با قرار گرفتن در زیر نور انرژی دوباره خود را به دست می آورد و حس افسردگی در وی کمتر می شود. همچنین یکی دیگر از درمان های این نوع اختلال، تجویز ویتامین D می باشد.
برای دریافت مشاوره در تشخیص افسردگی اساسی و درمان توسط دکتر فرامرز ذاکری متخصص اعصاب و روان و روانپزشک می توانید با شماره های ۲۲۲۶۰۰۶۷ و ۲۲۷۲۵۵۰۶ تماس بگیرید .
با دنبال کردن آدرس اینستاگرام دکتر فرامرز ذاکری از آخرین مقالات و مطالب سایت ایشان باخبر شوید .
اختلال دو قطبی Bipolar Mood Disorder
اختلالات افسردگی در افراد فقط به حمله های افسردگی محدود می شود. این در حالی است که در اختلال دو قطبی علاوه بر حمله های افسردگی، حمله های مانیک یا شیدائی نیز رخ می دهد. به همین دلیل است که نام دو قطبی را برای آن انتخاب نموده اند.
این اختلال در ابتدا فقط به صورت حمله مانیک است. حمله های بعدی بسته به شرایط فرد دارد. امکان دارد شخص در یک دوره کاملا سالم به نظر برسد و هیچ حمله ای نداشته باشد و بعد از یک مدت نا معلوم حمله افسردگی به سراغ وی بیاید. در طول این بیماری امکان دارد حمله های کاملا متضاد به سراغ شخص بیاید. این حمله های مانیا نیستند که باعث شده است این اختلال از اختلال افسردگی ماژور متضاد باشد. بلکه تفاوت های زیادی بین این دو اختلال خلقی وجود دارد که تشخیص آن حتما باید توسط روانپزشک خوب و مجرب باشد.
اختلال دو قطبی شیوع کمتری نسبت به اختلال افسردگی اساسی دارد و می توان گفت تنها 4 تا 8 درصد از جمعیت بزرگسالان را شامل می شود. ابتلا به اختلال دو قطبی در هر دو جنس زن و مرد تقریبا یکسان می باشد این در حالی است که درصد ابتلا به افسردگی اساسی در مردان و زنان متفاوت است. هر شخصی در جامع هر جایگاهی که داشته باشد می تواند به اختلال دو قطبی مبتلا شود، بسیاری از افراد دلایل کافی برای ابتلا به بیماری های روانی را نداشته اند، اما به این اختلال دچار شده اند. با آنکه علائم اختلال دو قطبی و افسردگی اساسی شبیه به هم می باشند اما باید بدانید، دلایل ابتلا به هر دو اختلال کاملا با هم متفاوت هستند. حتی یک فرد در شرایط عادی هم می تواند به اختلال دو قطبی مبتلا شود. اختلال دو قطبی دو نوع می باشد، مانیا یا شیدایی و افسردگی (دپرس). پرداختن به موضوع اختلال دو قطبی بحثی طولانی است که در مقالات بعدی به آن می پردازیم.
تشخیص ابتلا به اختلالات خلقی
تشخیص هر گونه اختلال خلقی و روانی نیاز به مشاوره و تحت نظر بودن بیمار دارد. روانپزشک مجرب و حرفه ای برای تشخیص نوع اختلال بیمار، او را به مدت دو هفته تحت نظر قرار می دهد. در این مدت تمامی رفتار ها، علائم بیماری، دلایل بروز اختلال در فرد و شرایط وی مورد بررسی روانپزشک قرار می گیرد. تغییر رفتار و خلق در مدت زمان کمتر از دو هفته نشانه ای بر بروز بیماری های خلقی و روانی نمی تواند باشد. همچنین در این مدت از بیمار تست ها و آزمون های روانپزشکی گرفته می شود. پس تشخیص هر گونه اختلال را نمی توان بر حسب تشخیص اطرافیان یا خود فرد تلقی نمود.
روش های درمان اختلالات خلقی
بسته به شدت بیماری و همچنین علائمی که در فرد ظاهر می شود، درمان های متعددی برای انواع اختلال خلقی وجود دارد. که بسته به تشخیص روانپزشک تجویز می شود.
درمان های زیستی و دارویی: با توجه به شدت بیماری برخی از دارو های برای بهبود بیماری توسط روانپزشک تجویز می گردد. این دارو ها تثبیت کننده خلق یا داروهای ضد افسردگی هستند. از این قبیل دارو ها می توان به کاربامازپین، لیتیوم، دی والپروئکس و اولانزاپین و … اشاره نمود.
درمان های روانشناختی: در این نوع درمان ها با مشاوره، رفتار درمانی، روانکاوی، خانواده درمانی و … رفتار بیمار درمان می شود. در صورت همراهی بیمار با این درمان ها شانس بالایی در بهبود سریع بیماری وی وجود دارد.
تحریک مغناطیسی کرنیال RTMS: در این درمان، به سلول های مغز امواج الکترومغناطیسی زده می شود. امواج در برخورد با سلول های مغز به امواج الکتریکی تبدیل می شوند. این درمان باعث بهبود ترشح هورمون های مغز و همچنین طبیعی شدن عملکرد ناقل های عصبی می شود. تحریک مغناطیسی ترانس کرنیال باید توسط روانپزشک حرفه ای انجام شود. زیرا امواج فقط به قسمت های خاصی از مغز فرستاده می شوند.