هر کدام از ما درطول دوران زندگی خود به هر دلیلی دوره ای از افسردگی را تجربه کرده ایم،مثلا به دونبال فقدان یک چیزی ویا ناکامی وشکست در یک رابطه عاطفی و یاهرچیز دیگری،ما دچار افسردگی می شویم.
اگر به صورت طبیعی بعدازچند روز این مشکل تمام شود،مشکلی پیش نخواهد آمد ولی اگرنشانه ها ادامه پیداکند آن موقع ما باید به دونبال یک مداخله درمانی برایش باشیم.
آن هایی که خلق پایین و افسرده دارند اصولا از زندگی خود هیچ لذتی نمیبرند معمولا دست ودلشان به کار نمیرود
اصولا نیمه خالی لیوان را می بینند،یا اینکه ممکنه دچار بی اشتهایی یا پراشتهایی شوند ،همچنین در به خواب رفتنشان مشکل دارند یا اگر به خواب هم بروند خواب عمیقی نخواهند داشت،تمرکز وتصمیم گیری شان دچار مشکل می شود ، به طور مثال قبلا از چیزهایی که برایشان لذت بخش بود الان دیگر هیچ لذتی نمیبرند و دچار غم واندوه می شوند،درطول روزمعمولا یاس و ناامیدی زیادی را به همراه دارند،همیشه احساس خستگی وضعف می کنند.درواقع اینگونه افراددیدگاه منفی به زندگی دارند. اما برعکس
کسانی که دیدگاه مثبت به زندگی دارند همیشه نیمه پر لیوان رامیبینند وجریان های خوشایندی رادرزندگیشان تجربه میکنند حال ببینیم که در مغز افراد افسرده وافراد نرمال چه اتفاقی می افتد یا به طور ساده ترمغز افراد افسرده و نرمال چه فرقی دارد ؟
مغز ما انسانها از دو نیمکره چپ و راست تشکیل شده است،که نیمکره راست مسئول هیجانات وعواطف منفی است نیمکره چپ مسئول هیجانات وعواطف مثبت است واز طرفی امواج مختلفی از امواج راداریم که شامل آلفا،بتا،تتا….
دراینجا موجی که بیشتر اهمیت دارد موج آلفاست که درواقع این موج بافعالیت های مغزی رابطه عکس دارد
به طور مثال در هنگام خواب وقتی ما چشمهایمان را میبندیم آ لفا بالاترین موج رانشان می دهد.حال ببینیم درمغز افراد افسرده و نرمال چه اتفاقی می افتد درواقع موج آ لفا که با فعالیت های مغزی رابطه عکس دارد در
نیمکره چپ افراد نرمال که مسئول هیجانات مثبت است میزان موج آ لفا پایین می باشد وبرعکس در نیمکره راست که مسئول هیجانات منفی است میزان موج آ لفا بالاست،ودر واقع این امر باعث می شود که دو نیمکره باهم بالانس شوند هیجانات مثبت را بالا میبرند،حال درمغز افراد افسرده این موج در دو نیمکره متفاوت است،
یعنی در نیمکره چپ که مسئول هیجانات مثبت است میزان موج آ لفا بالاست ودر نیمکره راست که مسئول هیجانات منفی است میزان موج آ لفا پایین میباشد ودر راستای ان بالانس بین دو نیمکره ازبین می رود درنتیجه فعالیت های مغزی که مسئول هیجانات مثبت هستند پایین می آید و فرد دچار خلق پایین وافسرده می شود.
حال ببینیم عملکرد نوروفیدبک در کاهش بیماری افسردگی چگونه است
درواقع نوروفیدبک میتواند مثل یک آینه عمل کند وما می توانیم از طریق این آینه مشکلات خود را ببینیم وآن ها را حل کنیم،در افراد افسرده همان طور که گفته بودیم مشکل از موج آ لفا ست.پس درمانگر نوروفیدبک هدف رابرای سرکوب این موج آ لفا می گذارد ونقطه ای که مسئول هیجانات منفی در افراد افسرده است ،درواقع همان نقطه ای است که باید درمانگر نوروفیدبک روی آن کار کند،
روش کار
الکترود ها روی گوش پسر وصل می شود وهدف درمانگر این است که موج آ لفا را کاهش دهد.با شکل ها واسکرین های درمانی که در سیستم وجود دارد این امواج مغزی هدایت می شود،
مراجع از طریق تمرکز روی انیمیشن واسکرین ها می تواند امواج مغزی را تغییر دهد،در اینجا چون هدف
کاهش موج آ لفا بود پس هرزمانی که موج آ لفا کاهش پیدا کرد انیمیشن شروع به حرکت می کند به این ترتیب دهنش می آموزد که به مرور زمان موج آ لفا را کاهش دهد
پس در نهایت خلق افسرده بهبود می یابد.
برای افراد افسرده از درمان های دیگری مثل دارو درمانی و روان درمانی وهمچنین تکنولوژی های جدیدی مثل بیوفیدبک،نوروفیدبک،rtms،هم می توان استفاده کرد که ما دراینجا درمورد نوروفیدبک و تاثیر گذاری آ ن روی افسردگی صحبت کردیم،
مركز نوروفيدبك درمانى تهران ٩-٢٢٢٦٠٠٦٧