در سالهای اخیر مراجعان زیادی به کلینیکهای روانپزشکی، از جمله مجموعهای که دکتر فرامرز ذاکری در آن فعالیت میکند، از احساس خستگی همیشگی سخن میگویند؛ خستگیای که نه با خواب برطرف میشود، نه با استراحت و نه با تغذیه مناسب. بسیاری از افراد تصور میکنند این وضعیت نتیجه کمبود انرژی یا ضعف جسمی است، اما وقتی آزمایشهای پزشکی هیچ ایرادی گزارش نمیکنند، نگرانیها آغاز میشود. درست در همین نقطه است که نقش سلامت روان و عملکرد شناختی اهمیت پیدا میکند. آنچه بسیاری آن را «خستگی معمولی» تصور میکنند، در حقیقت میتواند نشانهای از خستگی مزمن روانی باشد؛ حالتی که در تعامل پیچیده بدن، مغز و روان ریشه دارد.
در کلینیکهای تخصصی مانند کلینیک آرام، خستگی مداوم بهعنوان یک نشانه چندلایه تحلیل میشود؛ نه یک شکایت ساده. این خستگی میتواند نشانه اختلالات عمیقتر باشد؛ از استرسهای پنهان محیطی گرفته تا نوسانات خلقی که فرد از آن آگاه نیست. دکتر فرامرز ذاکری بهترین متخصص اعصاب و روان در تهران ، با تکیه بر تجربه بالینی و استفاده از ابزارهای نوروساینس، بارها تأکید کرده که خستگی مزمن، فقط یک احساس نیست؛ پیام مهمی است از سیستم عصبی که نیازمند بررسی دقیق است.
سندرم خستگی مزمن چیست و چه تفاوتی با خستگی عادی دارد؟
وقتی از سندرم خستگی مزمن صحبت میکنیم، منظور حالتی است که فرد حداقل ۶ ماه یا بیشتر احساس خستگی، بیرمقی، کاهش انرژی و افت عملکرد ذهنی دارد. این خستگی هیچ ارتباط مشخصی با فعالیت بدنی شدید ندارد و با استراحت نیز بهطور کامل برطرف نمیشود. آمارها نشان میدهد که حدود ۱ تا ۲ درصد بزرگسالان در جهان علائم این سندرم را تجربه میکنند و زنان دو برابر مردان در معرض آن قرار دارند.
در حالی که خستگی طبیعی بهسادگی با خواب یا استراحت بهتر میشود، نوع مزمن آن معمولاً همراه با نشانههایی مانند:
– اختلال تمرکز
– کاهش حافظه کاری
– حساسیت به نور و صدا
– تحریکپذیری
– اختلال در کیفیت خواب
و همین علائماند که آن را از خستگیهای معمولی متمایز میکنند.
علائم خستگی مزمن؛ نشانههایی که معمولاً نادیده گرفته میشوند
بخش بزرگی از افراد علائم را جدی نمیگیرند، زیرا تصور میکنند «زندگی این روزها همین است». اما علائم خستگی مزمن اغلب شامل الگوهای زیر هستند:
– احساس بیانگیزگی در ساعات صبح
– ناتوانی در شروع کارها
– دردهای پراکنده عضلانی
– کاهش توانایی تصمیمگیری
– بیحوصلگی و احساس درگیر بودن ذهن
یکی از ویژگیهای مهم این سندرم، ناتوانی در تمرکز و خستگی است. مغز در این حالت عملکرد کارآمدی ندارد و برای انجام سادهترین فعالیتهای شناختی انرژی زیادی مصرف میکند. همین مصرف انرژی بیش از حد، خستگی را تشدید میکند.
علت خستگی مداوم چیست؟
پرسش «علت خستگی مداوم چیست» یکی از رایجترین سوالات مراجعهکنندگان است. پاسخ این است که خستگی مزمن یک علت واحد ندارد؛ بلکه چندین عامل در شکلگیری آن نقش دارند. مطالعات جهانی نشان میدهد که حدود ۴۰ درصد موارد خستگی مزمن مرتبط با عوامل روانشناختی است، ۳۵ درصد ناشی از اختلالات خواب، ۱۵ درصد مربوط به مشکلات شناختی و ۱۰ درصد نیز کاملاً بدون علت مشخص پزشکی گزارش میشود.
برخی از مهمترین عوامل شامل:
– اضطراب مزمن
– فشارهای کاری
– کاهش کیفیت خواب
– اختلالات هورمونی
– درگیریهای ذهنی حلنشده
– استرسهای اجتماعی یا خانوادگی
– اختلالات خلقی
وقتی هیچ عامل جسمی قابل اندازهگیری یافت نمیشود، اصطلاح خستگی بدون علت پزشکی مطرح میشود. در چنین حالتی احتمال روانی بودن ریشه مشکل بیشتر میشود.
خستگی ناشی از افسردگی؛ ارتباطی که بسیاری نادیده میگیرند
یکی از اشتباهات رایج، جدا کردن خستگی از افسردگی است. در حالی که تحقیقات نشان میدهد بیش از ۷۰ درصد مبتلایان به افسردگی درجاتی از خستگی مزمن را نیز تجربه میکنند. خستگی ناشی از افسردگی معمولاً با علائمی همراه است مانند:
– کندی ذهن
– کاهش انگیزه
– افت توان تصمیمگیری
– خواب زیاد یا کم
این نوع خستگی با استراحت اصلاح نمیشود، زیرا مغز در حالت اضطراب یا افسردگی سطح بالایی از انرژی را برای مدیریت تنش مصرف میکند. این وضعیت در گروهی از بیماران که به اختلالات افسردگی مبتلا هستند کاملاً شایع است.

خستگی ناشی از اضطراب و استرس
اضطراب یکی دیگر از عوامل مهم است. برخی افراد تصور میکنند اضطراب فقط با تپش قلب یا نگرانی همراه است، اما خستگی ناشی از اضطراب یکی از نشانههای مهم آن است. بدن فرد مضطرب در حالت آمادهباش عصبی قرار دارد. این حالت، انرژی زیادی مصرف میکند و در نتیجه فرد دچار فرسودگی ذهنی میشود.
در پژوهش سال ۲۰۲۲ دانشگاه بریستول، مشخص شد افرادی که اضطراب مزمن دارند، ۴ برابر بیشتر از افراد عادی خستگی مرتبط با استرس را تجربه میکنند.
خستگی ذهنی؛ زمانی که مغز از پردازش خسته میشود
خستگی ذهنی زمانی رخ میدهد که مغز بیش از ظرفیتش با اطلاعات، وظایف یا تنشهای عاطفی مواجه میشود. برخلاف تصور عموم، این نوع خستگی با خواب نیمروزی یا استراحت کوتاه برطرف نمیشود.
نشانههای خستگی ذهنی شامل:
– افت تمرکز
– کاهش سرعت پردازش
– فراموشکاری
– بیمیلی نسبت به فعالیتهای اجتماعی
– اشباع عاطفی
این وضعیت در دانشجویان، کارمندان و افرادی که multitasking زیادی دارند بیشتر دیده میشود.
ارزیابی شناختی در خستگی مزمن؛ چرا ضروری است؟
در کلینیکهای عصبروانشناسی، مانند مجموعهای که دکتر فرامرز ذاکری در آن فعالیت میکند، ارزیابی شناختی بخش مهمی از فرآیند تشخیص است. این ارزیابی کمک میکند مشخص شود آیا خستگی ناشی از مشکلات توجه، حافظه، سرعت پردازش یا اختلالات مرتبط با executive function است یا نه.
وقتی نتایج نشان دهد که عملکرد برخی شبکههای مغزی کند شده، مسیر درمان بسیار متفاوت خواهد بود. این همان چیزی است که در بسیاری از پروتکلهای درمان اختلالات روانپزشکی و روانشناسی لحاظ میشود.
نقش نقشه مغزی در خستگی
نقشهبرداری مغزی یا QEEG یکی از ابزارهای پیشرفته برای کشف الگوهای غیرطبیعی فعالیت مغز است. در بسیاری از افراد مبتلا به خستگی مزمن روانی، الگوهای امواج نشاندهنده موارد زیر دیده میشود:
– بیشفعالی شبکههای اضطرابی
– کاهش فعالیت در نواحی مرتبط با توجه
– افزایش امواج مرتبط با خستگی عصبی
– ناهماهنگی در ریتمهای مغزی
این یافتهها برای انتخاب درمانهای هدفمند بسیار ارزشمند هستند. در واقع نقشه مغزی نشان میدهد مغز چگونه انرژی تولید و مصرف میکند.
آیا خستگی مزمن همیشه روانی است؟
پاسخ کوتاه این است: نه همیشه، اما بسیار مواقع بله.
وقتی آزمایشها طبیعیاند، کمبود ویتامین وجود ندارد، مشکلات قلبی و تیروئید رد میشوند، و همچنان فرد خسته است، احتمال روانی بودن آن بسیار بالا میرود. این همان جایی است که عوامل عمیقتری مانند استرس پنهان، افسردگی خفیف، اختلالات خواب یا تعارضات ذهنی وارد بازی میشوند.
خستگی مداوم نشانه کدام اختلال است؟
وقتی افراد برای ماهها یا حتی سالها با خستگی پایدار زندگی میکنند، معمولاً مسیر طولانی از آزمایشهای پزشکی را پشت سر گذاشتهاند. اما وقتی نتایج همگی طبیعی هستند، پرسش مهمی مطرح میشود: خستگی مداوم نشانه کدام اختلال است؟
پاسخ این است که خستگیِ مزمن میتواند بهطور غیرمستقیم نشانه اختلالات مختلف روانی یا شناختی باشد؛ از اختلالات خلقی گرفته تا اضطرابهای مزمن، اختلالات خواب و حتی فرسودگی شغلی.
تحقیقات نشان میدهد که بیش از ۵۰ درصد مبتلایان به خستگی مداوم، درجاتی از افسردگی، اضطراب یا فشارهای روانی پنهان را تجربه میکنند، بدون اینکه خود بدانند. این گروه معمولاً با الگوی «عملکرد بالا و انرژی پایین» شناخته میشوند؛ یعنی در ظاهر فعال و مسئولیتپذیرند، اما ذهن و بدنشان زیر بار حجم انباشته تنشها خسته شده است.
خستگی شدید و بیحوصلگی؛ وقتی انرژی روان فرومیریزد
افرادی که از خستگی شدید و بیحوصلگی رنج میبرند، اغلب تصور میکنند به دلیل فعالیت زیاد یا کار سنگین چنین وضعیتی دارند. اما آنچه در بسیاری از ارزیابیها دیده میشود، این است که بیحوصلگی و افت انرژی نشانهای از کاهش ظرفیت تنظیم هیجانی است. وقتی سیستم عصبی بهطور مداوم در حالت هشدار باشد، ترشح مواد شیمیایی تنظیمکننده خلق مختل میشود. این وضعیت میتواند زمینهساز افسردگی پنهان، اضطراب یا فرسودگی عصبی باشد.
فرد در این شرایط ممکن است صبحها به سختی شروع به کار کند، در تمرکز مشکل داشته باشد و در پایان روز احساس کند هیچ انرژیای برای ادامه ندارد. این وضعیت اگر درمان نشود، کیفیت زندگی را تحتتأثیر جدی قرار میدهد.
ارتباط خستگی مزمن و افسردگی؛ چرخهای که یکدیگر را تشدید میکنند
ارتباط خستگی مزمن و افسردگی دوطرفه است. یعنی افسردگی موجب خستگی میشود و خستگی پایدار نیز احتمال افسردگی را افزایش میدهد. در پژوهش سال ۲۰۲۳ دانشگاه نیومکزیکو گزارش شد ۶۵ درصد بیماران مبتلا به افسردگی متوسط تا شدید، خستگی مزمن را اصلیترین شکایت خود معرفی کردهاند.
در این حالت، مغز به دلیل کاهش سطح انتقالدهندههایی مانند سروتونین و دوپامین، توان کافی برای مدیریت هیجان و انرژی ندارد. فرد نمیتواند لذت ببرد، انگیزه ندارد و کوچکترین وظایف برایش سخت و خستهکننده است. این همان نقطهای است که ارزیابی تخصصی توسط روانپزشکی مانند دکتر فرامرز ذاکری نقش اساسی پیدا میکند.
آیا خستگی مزمن بیماری روانی است؟
بسیاری از افراد از پرسیدن این سوال خجالت میکشند:
آیا خستگی مزمن بیماری روانی است؟
پاسخ قطعی نیست؛ اما درست این است بگوییم خستگی مزمن اغلب «نشانه» یک مشکل روانپزشکی یا روانشناختی است، نه یک اختلال مستقل.
در بررسیهای بالینی، خستگی مزمن اغلب در کنار این موارد دیده میشود:
– افسردگی
– اضطراب
– اختلالات خواب
– فرسودگی عصبی
– اختلالات افسردگی با شدت پایین
– اختلالات خلقی پایدار
– فشار کاری مزمن
زمانی که این مسائل مدیریت نشوند، خستگی روانی به مرور به خستگی جسمی نیز تبدیل میشود.
خستگی همراه با اختلال تمرکز؛ هشدار مهم مغز
وقتی خستگی با کاهش تمرکز همراه میشود، سیستم شناختی وارد مرحله حساستری شده است. افراد در این حالت نمیتوانند بر کارها تمرکز کنند، افکارشان سریع پخش میشود و انجام کارهای ساده زمان بیشتری میبرد. این ترکیب معمولاً نشاندهنده کاهش کارایی شبکههای پیشانی مغز است.
اینجاست که ارزیابی شناختی، تستهای نوروسایکولوژی و نقشه مغزی اهمیت پیدا میکنند تا مشخص شود کدام بخش از مغز دچار ضعف عملکردی شده است.
درمان بدون دارو برای خستگی مزمن
بسیاری از مراجعان پیش از هر چیز میپرسند:
آیا خستگی مزمن درمان دارد بدون اینکه مجبور به مصرف دارو شوند؟
در بسیاری از موارد بله. بهخصوص زمانی که خستگی ریشه روانی، شناختی یا اضطرابی داشته باشد، روشهای غیردارویی بسیار مؤثر هستند.
چند نمونه از این روشها:
– اصلاح الگوی خواب
– مدیریت استرس
– درمان شناختی–رفتاری
– تمرینهای افزایش توجه
– نوروتراپی
– تنظیم برنامه کاری و توقف انجام چندوظیفهای
اما درمانهای نوینی وجود دارد که میتوانند بهصورت مستقیم روی شبکههای مغزی تأثیر بگذارند.
تأثیر tDCS بر خستگی
tDCS یا تحریک الکتریکی فراجمجمهای یکی از روشهای پیشرفته و کمخطر است که با جریانهای ضعیف الکتریکی، فعالیت نواحی مختلف مغز را تنظیم میکند. پژوهشها نشان میدهند tDCS میتواند در کاهش خستگی ذهنی و افزایش سرعت پردازش نقش مهمی داشته باشد؛ بهویژه در افرادی که عملکرد شناختیشان به دلیل اضطراب یا افسردگی کاهش یافته است.
بسیاری از بیماران پس از ۸ تا ۱۲ جلسه، بهبودهایی مانند افزایش تمرکز، کاهش احساس سنگینی ذهن و افزایش انرژی را گزارش میکنند.
بررسی rTMS در بهبود خستگی
rTMS یا تحریک مغناطیسی تکراری، یکی از پیشرفتهترین روشهای نورومدولاسیون است که در سالهای اخیر توجه زیادی جلب کرده است. این روش با استفاده از پالسهای مغناطیسی، فعالیت نواحی کمکار یا بیشفعال مغز را تنظیم میکند.
در بیماران مبتلا به افسردگی، استفاده از rTMS اثرات بسیار قابل توجهی داشته است، تا جایی که مقالات تخصصی آن را یکی از روشهای مؤثر برای درمان افسردگی با روش آر تی ام اس معرفی میکنند. از آنجا که افسردگی پنهان میتواند علت مهمی برای خستگی مزمن باشد، استفاده از rTMS موجب بهبود انرژی، توجه و خلق میشود.
نوروفیدبک چیست و چه اختلالاتی را درمان میکند؟
در کنار روشهای تحریک مغزی، نوروفیدبک یکی از قدیمیترین و علمیترین ابزارها برای تنظیم عملکرد مغز است.
اما نوروفیدبک چیست و چه اختلالاتی را درمان میکند؟
نوروفیدبک فرایندی است که طی آن مغز بازخورد لحظهای از فعالیت امواج خود دریافت میکند و بهتدریج الگوهای درستتر و پایدارتر را جایگزین الگوهای ناکارآمد میکند.
این روش بهویژه در درمان اختلالات زیر مؤثر است:
– اضطراب
– نقص توجه
– اختلالات خواب
– استرس مزمن
– افسردگی خفیف
– اختلالات خلقی پایدار
در بیماران دارای خستگی مزمن روانی، نوروفیدبک کمک میکند شبکههای مغزی کمکار فعالتر شوند و تعادل بین بخشهای مختلف مغز بهتر برقرار شود.

درمان خستگی مرتبط با عوامل روانی؛ مسیر چندمرحلهای
درمان خستگی روانی فقط یک تکنیک یا یک دارو نیست؛ فرآیندی چندمرحلهای است که در آن باید:
– الگوی خواب اصلاح شود
– محرکهای اضطراب شناسایی شوند
– ناتوانی در تمرکز درمان شود
– فعالیتهای شناختی تقویت گردد
– سبک زندگی بازسازی شود
– تعارضات ذهنی مدیریت شوند
مهمتر اینکه مسیر درمان باید بر اساس دادههای دقیق از ارزیابیهای شناختی و نقشه مغزی باشد؛ نه حدس و گمان.
نتیجهگیری
خستگی مزمن روانی یک نشانه مهم از وضعیت درونی مغز و روان است؛ نشانهای که اگر درست تفسیر نشود، میتواند سالها کیفیت زندگی فرد را کاهش دهد. برخلاف تصور عموم، خستگی مزمن همیشه جسمی نیست و در بسیاری موارد از دلْ مشکلات شناختی، اضطراب یا افسردگی پنهان زاده میشود. خوشبختانه روشهای نوین مانند tDCS، rTMS، نوروفیدبک و ارزیابیهای عصبی، امکان تشخیص دقیق و درمان هدفمند را فراهم کردهاند.
کلینیک irneuropsycho.ir با بهرهگیری از تجربه و دانش دکتر فرامرز ذاکری توانسته مسیر تشخیص و درمان این مشکل را علمیتر، سریعتر و مؤثرتر کند. شناخت ریشههای خستگی، نخستین و مهمترین قدم برای بازیابی انرژی و سلامت ذهن است.
